هیچ کس طرفدار پرنده نبود، نه آنکه آب و دانه در قفسش میگذاشت، و نه آنکه از قفس آزادش میکرد. آن که در قفس آب و نانش میداد امید داشت که پرنده کوچک تا آخرین دم حیات برایش آواز بخواند، و آنکه از قفس فراریاش میداد نمیدانست پرندهی عادت کرده به قفس، در آزادی آب و دانه نخواهد یافت. خواهد مرد…
هر دو دنبال امیال خود بودند
هیچکس طرفدار پرنده نبود…
سعید فرض پور
No comment