هشت سال پیش، غروب یک روز زمستانی، طبقه ششم دانشگاه تهران مرکز، کنار پنجره نشسته بودم و با صحنه ای شبیه عکس بالا روبرو شدم. تقاطع دکتر قریب و انقلاب، روبروی دانشگاه مدیریت تهران مرکز ... ادامه مطلب
برای من روزها آن طور گذشت که باید میگذشت. نه حسرتی، نه گلایه ای.
قد کشیدن میان درختان جنگل کاجهای بلند، سپیدارهای تنومند، تبریزی های لرزان، بیدهای مجنون آشفته، ... ادامه مطلب