کمی روشنترSfadmin1 اسفند 1400اصلا باید در زندگی چیزهایی را از دست بدهی تا قدر بدانی، همه همین طور هستند، همه، چیزهای با ارزشی را از دست ... ادامه مطلب
روزگارSfadmin1 اسفند 1400یه چیزایی هست که دیگه توی زندگی آدم تکرار نمیشه، مثلا عشق اول، یا یه روزهای خوش توی کودکی، یا دوران دانشجویی ... ادامه مطلب
قاب عکسSfadmin17 آبان 1400امان از دست عکسها؛ آن دسته عکسهایی را میگویم که از آدمهای زندگیمان گرفته ایم. هر چقدر که قدیمیتر باشند حس عجیب و غریبشان ... ادامه مطلب
شادی و رنجSfadmin17 آبان 1400شادی و رنج دو سوی الاکلنگ زندگی هستند. در دل هر رنجی شادی نهفته است و در دل هر شادی، رنجی توامان. ... ادامه مطلب
دم غروبSfadmin16 آبان 1400دم غروب دلم برای عزیزانم تنگ میشود. برای مادرم، مادرم که حالا سویی به چشمانش نمانده. برای برادرم که فرسنگها از ما ... ادامه مطلب
دروازهی نورSfadmin14 آبان 1400من نگاهم به نگاهت گره خورده، تو را میبینم، میشنوم، میفهمم. من برای آنچه تو برایم انجام دادی از تو سپاسگزارم. برای ... ادامه مطلب
عاشقانه ناتمامSfadmin13 آبان 1400تو که تمام شوی، من آغازِ یک داستانِ بلند خواهم شد. سعید فرض پور. ... ادامه مطلب
پاییز، عروس فصلهاSfadmin13 آبان 1400قصهی عشقهای سوزناکِ نافرجام، شبیه قصهی پاییز است؛ مرگی دردناک و تدریجی و بی صدا؛ از تابستانی پرشور تا زمستان سرد و مرده. بی ... ادامه مطلب
سهم خاطرههاSfadmin11 آبان 1400آنقدر در نبود تو خیابان های شهر را پیاده قدم زدم تا اشکهایم تمام رد پایت را از خاطرم شست. هیچ کس نفهمید ... ادامه مطلب